گفته بودم که بیایی غم دل با تو بگویم
چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی
گر بیایی کشدم وصل ، گر نیایی کشدم هجر
من که باید که بمیرم ، چه بیایی چه نیایی
ای عــــــــــــــاشق دیـوانه یکـدم بخرابات آ جـامی تو زمی بستان آنگه بمناجات آ
برطور چو موسی شو بر چرخ چوعیسی شو در جـنـت اعـلا شـو آنـگـه بـمـلاقــات آ
گـر عرض نـکو خـواهی وز دور سبو خواهی رخ بر رخ او خواهی در گوشه ی شهمات آ
بی خـویش مقـدم شو بی صید معلم شو در عــــشــــق مسلم شو در معنی آیات آ
بگـذار دم هستـی از عـربـده ی مـستـی تا چند درین پستی یـک دم بسمـوات آ
یـک دم تـن تـن پرور بگـذار و از او بـگـذر در حـضـرت آن دلـبر یک لحظه بحاجات آ