انتظار

دلا تا باغ سنگی، در تو فروردین نخواهد شد
به روز مرگ شعرت سوره یاسین نخواهد شد

فریبت می دهند این فصل ها تقویم ها، گل ها
از اسفند شما پیداست فروردین نخواهد شد

مگر در جستجوی ربنای تازه ای باشیم
وگرنه صد دعا زین دست ، یک نفرین نخواهد شد

مترسانیدمان از مرگ، ما پیغمبر مرگیم
خدا با ما که دلتنگیم، سر سنگین نخواهد شد

به مشتاقان آن شمشیر سرخ شعله ور در باد
بگو تا انتظار این است، اسبی زین نخواهد شد!

 

در مکتب امام


شیطان شما را به دوران پیری حواله می دهد
از مکاید ] کیدها، نیرنگهای[ شیطان، این است که انسان را هی توجه می دهد به اینکه خوب، حالا که تو جوان هستی، حالا که تو وقت نشاطت است، خوب ان شاءالله وقتی پیرشدی، آن وقت جبران می کنی کارها را؛ و این یک امری است که نخواهد شد. انسان اگر در جوانی تهذیب کرد خودش را، شده است. اگر بگذارد تا به پیرمردی برسد، هم قوای خودش ضعیف می شود و هم آن درختی که در دل انسان شیطان کاشته است قوی می شود، و آن درخت قوی را نمی شود با یک اراده ضعیف انسان بکند.
این یکی از اموری است که من نگرانش هستم و آقایان هم باید نگران باشند، و درهرجا هستند سفارش کنند به اهل علم و آنها را تحذیر کنند ]پرهیز بدهند [ از دنیا.

توقف ممنوع!

بیایید کمی فقط پروانه وار عاشق شویم.
تا عطر عشق به آموختن را از حرف حرف مدرسه حس کنیم.
 بیائید لحظه ای عرصه اندیشه را فراخ تر کنیم و بیش از هرچیز به خویشتن خویش بپردازیم.
 مگر نه اینکه دانش آموزان آینده سازان مملکت هستند.
 پس چرا سکون را برگزیده ای؟!