به مناسبت هفتادمین سال تولد سهراب سپهری



سراب(سهراب)

آفتاب است و ، بیابان چه فراخ !
نیست در آن نه گیاه و نه درخت.
غیر آوای غرابان ، دیگر
بسته هر بانگی از این وادی رخت.

در پس پرده ای از گرد و غبار
نقطه ای لرزد از دور سیاه:
چشم اگر پیش رود ، می بیند
آدمی هست که می پوید راه.

تنش از خستگی افتاده ز کار.
بر سر و رویش بنشسته غبار.
شده از تشنگی اش خشک گلو.
پای عریانش مجروح ز خار.

هر قدم پیش رود ، پای افق
چشم او بیند دریایی آب.
اندکی راه چو می پیماید
می کند فکر که می بیند خواب.

نظرات 3 + ارسال نظر
تینا سه‌شنبه 22 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 09:28 ق.ظ http://www.googooshqueen.blogspot.com

یادش همواره مستدام خاطرمان باد
تینا

سوته دل سه‌شنبه 22 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 11:49 ق.ظ http://teribon-azad.blogsky.com

سلام
وبلاگتو خوندم خیلی خوب مینویسی
خوشحال میشم به وبلاگ من هم سری بزنی
حق یارت

حسن سه‌شنبه 22 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 08:52 ب.ظ http://earncash.persianblog.com

سلام! وبلاگ من در پرشین بلاگ هست اما از سرویس این سایت راضی نیستم! میخواستم بدونم چطوری میتونم اینجا وبلاگ باز کنم! سعی کردم اما پیغام زیر رو داد!
To keep high quality of our services we do not register any new member
ممنون میشم اگه به من ایمیل بزنی! در زمن وبلاگتم خوبه، حتما بازم میام اینجا !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد