مذمت دنیا

 
دار دنیا منزلی پست و خس است
نیست منزل در حقیقت محبس است
مردمی کاندر جهان فانی اند
چون به دقت بنگری زندانیند
کس در این زندان ز غم آزاد نیست
یک دلی در دار دنیا شاد نیست
روح انسان تا که در بند تن است
هست زندانی و حبسش مسکن است
کنج زندان استراحتگاه نیست
یار زندانی جز اشک و آه نیست
روح تا با جسم ما مأنوس شد
مثل مرغ اندر قفس محبوس شد
این همای پاک را در چند ماه
بود زندان رحم آرامگاه
گرچه در آن حبس بس دلگیر بود
فکر آزاد از غل و زنجیر بود
چون به زندان جهان شد جای او
بسته شد زنجیرها در پای او
حب مال و جاه و اولاد و عیال
هست غل و قید و زنجیر و عقال
¤¤¤
ای برادر تو همه منکوره ای
اندر این دنیا چو زر در کوره ای
گر بود منکوره ات عالی زری
ور که باشد پست از مس کمتری
نفع مس از بهر مردم مستمر
آدم بد فکر می باشد مضر
مسگران از مس نمکدان می کنند
مردم جاهل نمکدان بشکنند
مسگر از مس سازد آنگونه ظروف
که رسد نفعش به صدها و الوف
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد