متولد: 1349
محل تولد: روستای یاسرآباد (کلبی آباد)سنقرکلیایی
تحصیلات: کارشناسی اقتصاد نظری و کارشناسی ارشد عرفان و تصوف
علاقمندی ها : عکاسی ، آموزش مجازی ، علوم اسلامی و بورس
سن : 42 سال
محل زندگی : قم و روستای تپه رش از توابع سنقر کلیایی
ادامه...
سلام خاله جووووووووونم به نظر این امیر چرندی از همون آدمای بی خده که یه متنی رو تایپ میکنه و به هر وبلاگی میرسه بدون اون که اونو بخونه سریع متنشو می چسبونه و میره یکی نیست بهش بگه بابا تو که مطلب مردمو نمی خونی از طرفی هم نمی خوای کارتت تموم بشه چطور انتظار داری مردم برای مزخرفاتت وقت و پول بذارند و بیاند اونو بخونند و تازه نظرم بدند معلومه که این آقا متنو برای پزشین بلاگ نوشته چون اونجا تمام متنا به هم میچسبونه و باید از نقطه استفاده کنی راستی خاله جونم نظرت درباره این شعر چیه به نظر من که خیلی عالیه بنام دل بنام شاهد ومی بنام تار و تنبور و دف و نی بنام عاشقان لاابالی بنام همنشینان خیالی بنام دستهای جام بردار بنام عاشقان رفته بر دار بنام مجلس بزم شبانه بنام سرور این آشیانه خوشا جامی که مولا در کفم داد به دستی نی به دیگر او دفم داد خوشا رقصان درآیم من به کویش ببوسم دست و رخسار نکویش خوشا آندم که از او می نویسم ز رقص و ذکر یا هو مینویسم صدایم داد تا از او بخوانم که من هم درد غربت را بدانم خوشا با نام مولا باده خوردن چو درویشان عاشق جان سپردن به حق باده نوشان می حلال است که مستی افتخاری بی زوال است به دور اولم ساقی ولی بود ولی دیدم که ذکر او علی بود موفق باشی خانومی
سلام ....وبلاگ جالبيه .....پيش ما هم بيا دوست من .....موفق باشی
سلام ... قبلا هم اینجا اومده بودم ...
این بار هم مثله دفقه قبل جالب بوئد
موفق باشی
سلام خاله جووووووووونم
به نظر این امیر چرندی از همون آدمای بی خده که یه متنی رو تایپ میکنه و به هر وبلاگی میرسه بدون اون که اونو بخونه سریع متنشو می چسبونه و میره
یکی نیست بهش بگه بابا تو که مطلب مردمو نمی خونی از طرفی هم نمی خوای کارتت تموم بشه چطور انتظار داری مردم برای مزخرفاتت وقت و پول بذارند و بیاند اونو بخونند و تازه نظرم بدند
معلومه که این آقا متنو برای پزشین بلاگ نوشته چون اونجا تمام متنا به هم میچسبونه و باید از نقطه استفاده کنی
راستی خاله جونم نظرت درباره این شعر چیه
به نظر من که خیلی عالیه
بنام دل
بنام شاهد ومی
بنام تار و تنبور و دف و نی
بنام عاشقان لاابالی
بنام همنشینان خیالی
بنام دستهای جام بردار
بنام عاشقان رفته بر دار
بنام مجلس بزم شبانه
بنام سرور این آشیانه
خوشا جامی که مولا در کفم داد
به دستی نی به دیگر او دفم داد
خوشا رقصان درآیم من به کویش
ببوسم دست و رخسار نکویش
خوشا آندم که از او می نویسم
ز رقص و ذکر یا هو مینویسم
صدایم داد تا از او بخوانم
که من هم درد غربت را بدانم
خوشا با نام مولا باده خوردن
چو درویشان عاشق جان سپردن
به حق باده نوشان می حلال است
که مستی افتخاری بی زوال است
به دور اولم ساقی ولی بود
ولی دیدم که ذکر او علی بود
موفق باشی خانومی
سلام. خسته نباشی. شعر خوبی بود...