لطیفه

 ... هارون الرشید گوساله ای را بریان کرده و با میهمان خود مشغول خوردن بود. میهمان با ولع تکه های گوشت را پاره می کرد و می بلعید، هارون به او گفت؛ طوری این گوساله را می خوری که انگار پدر این حیوان به تو شاخ زده است. میهمان گفت؛ تو هم یک جوری از این گوساله حمایت می کنی که انگار مادرش به تو شیر داده است!

نظرات 2 + ارسال نظر
پیر مغان بلاگ اسکای دوشنبه 2 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 01:23 ب.ظ http://sima-system.blogsky.com

سلام خاله جون
دلم واسه جک خات تنگیده بود که امروز نوشتی
مرسی

محمود دوشنبه 2 تیر‌ماه سال 1382 ساعت 02:08 ب.ظ http://nooshdaroo.blogsky.com

سلام ...... وبلاگ قشنگی دارید ...

موفق باشید ....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد