غم دلدار

یک چشم من اندر غم دلدار گریست      چشم دگرم حسود بود و نگریست

 چون   روز   وصال  آمد  او  را  بستم      گفتم   نگریستی  نباید    نگریست
نظرات 2 + ارسال نظر
محمد چهارشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 12:59 ب.ظ http://eghshoolaneh.persianblog.com

سلام خاله جون
انقدر هم سخت نگیر....بخاطر عشقت هم که شده بزار اون یکی هم ببینتش

علی چهارشنبه 21 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 02:15 ب.ظ http://amirali.blogsky.com

سلام خاله
دلدار واقعی و حقیقی را با دو چشم سر نتوان دید.
سری به بلاگ من و آ رشیو هم بزن و نظر بده.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد