لطیفه

شخصی یک بسته سنگین را به شخص دیگری نشان داده و گفت؛ اوهوی! این بسته را همراه من بیاور. طرف پرسید کجا؟ یارو گفت؛ طبقه دوازدهم ساختمان، آسانسور هم ندارد. پرسید، چقدر می دهی؟ گفت؛ یک تومان، طرف گفت؛ با چه دلخوشی؟ زبان خوش داری؟ بارت سبک است؟ یا مزد کلان می دهی؟

نظرات 4 + ارسال نظر
امیر شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 06:14 ب.ظ http://number1.1444.net

salam.omidvaram ke movafagh bashid.

علی شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 06:16 ب.ظ http://iranwama.blogsky.com

سلام ....وبلاگ شاعرانه خوبی دارین.
سریهم به کلبه درویشی من بزنید تا بفهمین حقتون چیه!!!!!!!!!!!؟

امیر شنبه 17 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 07:28 ب.ظ http://amir2.blogsky.com

سلام. راستی راستی این لطیفه بود؟

صدر یکشنبه 18 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 07:12 ق.ظ http://khodkar.blogsky.com

سلام !
از لطفت متشکرم .
من هم لیتکت را گذاشتم!
موفق باشید
صدر

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد