درد دل

اومدم تا بازم باهاتون درددل کنم . اومدم تا باز از بدیها وخوبیا بگم . اومدم بپرسم چرا آدما گاهی
این قدر بیرحمانه بخاطر ... آخه نمیدونم واقعا به خاطر چی با آینده و زندگی دیگران بازی میکنن
به خاطر چهار تا جمله وفقط به خاطر اینکه حرفی زده باشن دیگران رو از حقشون محروم میکنن
به نظر شما چیزی از این دردناکتر هم ممکنه باشه.
به امید اون روزی که دیگه شاهد این جور بیرحمیها نباشیم و میدونم که بالاخره اون روز میرسه
وخدا حتما کمکمون میکنه.

                    اگر تنها ترین تنها شوم بازهم خدا هست
                                   

(دکتر شریعتی)

نظرات 1 + ارسال نظر
آیرج دوشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 06:14 ب.ظ http://www.iraj.blogsky.com

سلامی منزه چون ایه های بی ریای عترت انگاه که بر سینه تشنه عدالت اخرین مرسل نازل شد خوبی سبزی امید سعادتت در دل دارم از بذل بزرگواریت سپاس که این تنهای عاشق را به نور معرفت خویش جلا دادید و اما بعد .........

دنیا بهشت کافر و عذاب مومن است دنیایی سخت سست بنیاد که در ان واژه ترحم و محبت به نسیان رفته است و ما در تعریف نام خود مسلم نهاده ایم که هیچگاه قادر نبوده ایم رنگ یا بویی هر چند اندک از بزرگان دین داشته باشیم انچه شما بزرگوار مکتوب کرده اید کاملا درست و بجاست و من نیز از زخم دشنه این خناسان عفن بی بهره نبوده ام

بیدل می فرماید عاشقی مقدور هر عیاش نیست

خوب بودن عشق می خواهد شهامت و جسارت که متاسفانه غم نان همه را در دهلیز های روز مرگی دل فریفته است پس دل پریش مدار که به گفته شما دنیا تا به سر چنین نخواهد ماند

و این شعر هدیه به شما اشنای نا دیده

شب است و های های بی قراری ستاره در نگاهم نیست جاری

اگر این دل ندارد میل پرواز قفس شد حجم دنیای قناری

باز هم غم روب این دل خسته باش ایرج

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد