آقای شهردار

قد157 ، متولد تهران‌،نحیف‌ ولاغر،صورتی‌ سبزه‌ و پرمو که‌ تمایلی‌ به‌ آنکارد آن‌ مانند دیگر سیاستمداران‌ ندارد. شمرده‌ حرف‌ می‌زند و مطمئن‌. رفتارش‌ از او چهره‌یی‌ عبوس‌ ساخته‌،کاپشن‌ خاکی‌ و ارزان‌قیمت‌ بهاری‌ به‌ تن‌ می‌کند. از روزی‌ که‌ از سمت‌های‌ حکومتی‌ کناره‌گیری‌ کرده‌ دیگر میانه‌یی‌ با کت‌وشلوار ندارد. مستاجر است‌ ، صبح‌ها بعد از نماز صبح‌ قرآن‌ می‌خواند و بلافاصله‌ پس‌ از خوردن‌ صبحانه‌ برای‌ ساعت‌ 8 صبح‌ خود را به‌ خیابان‌ فرجام‌ در شرق‌ تهران‌ می‌رساند. با ماشین‌ پژو مدل‌ هفتاد و پنجش‌ که‌ هنوز آؤار تصادف‌ آخرین‌ بار بر بدنه‌ آن‌ دیده‌ می‌شود. دانشگاه‌ علم‌ و صنعت‌ همان‌ جایی‌ است‌ که‌ احمدی‌نژاد شهردار گمنام‌ اما جنجالی‌ تهران‌ سالهاست‌ در آن‌ به‌ تدریس‌ مشغول‌ است‌. دانشگاهی‌ که‌ محمود 26 ساله‌ خود نیز در سال‌54 به‌عنوان‌ دانشجو وارد آن‌ شد و در همان‌جا به‌ جنبش‌ دانشجویی‌ پیوست‌. پس‌ از انقلاب‌ نیز همراه‌ با دیگر دانشجویان‌ پیرو خط‌ امام‌ بزرگترین‌ تشکل‌ سیاسی‌ دانشجویان‌ ایران‌ «دفتر تحکیم‌ وحدت‌» را پایه‌گذاری‌ کردند. محمود 26 ساله‌ یکی‌ از چهار جوانی‌ بود که‌ به‌ عنوان‌ نمایندگان‌ دانشگاههای‌ کشور با امام‌ خمینی‌(ره‌)دیدار و گفت‌وگو کردند. دیداری‌ که‌ امام‌ خمینی‌(ره‌) مراقبت‌ از نفوذی‌های‌ دشمن‌ در دانشگاهها را به‌ آنان‌ یادآوری‌ کرد. او یکشنبه‌ها و سه‌شنبه‌ها از ساعت‌ 8 تا 10 برای‌ دانشجویانش‌ ایمنی‌ و ترافیک‌ و دوشنبه‌ها 13 تا 15 و سه‌شنبه‌ها 1 تا 12 مدیریت‌ ماشین‌آلات‌ سخت‌ تدریس‌ می‌کند . دانشجویانش‌ از نحوه‌ و کیفیت‌ تدریس‌ استادشان‌ راضی‌ هستند اما «ظاهر خشک‌ و عبوسی‌ دارد» ولی‌ «روابطش‌ با دانشجویان‌ خوب‌ است‌» و حتی‌ آنها می‌گویند باوجود چهره‌ عبوسش‌، خوش‌برخورد است‌ «آدم‌ بسیار معتقدی‌ است‌.» بمب‌ بدون‌ ضامن‌ اتاق‌ شهردار تهران‌ در دانشگاه‌ علم‌ و صنعت‌، کلا اتاق‌ دنج‌ و کوچکی‌ است‌ که‌ پنجره‌اش‌ به‌ حیاط‌ دانشگاه‌ باز می‌شود. در اتاق‌ کوچک‌ شهردار یک‌ میز ،دو صندلی‌ و دو فایل‌ قرار دارد که‌ بر روی‌ آن‌ تصویری‌ از امام‌ خمینی‌ و آیت‌الله‌ خامنه‌یی‌ دیده‌ می‌شود. روی‌ میز و فایل‌ها پر از پوشه‌ها و برگه‌های‌ درسی‌ است‌ و پایان‌نامه‌های‌ دانشجویان‌،امروز صبح‌ آقای‌ شهردار روی‌ تخته‌وایت‌برد کوچک‌ اتاقش‌ نوشته‌ است‌ «الملک‌ یبقی‌ مع‌الکفر و لایبقی‌ مع‌الظلم‌». در پایتخت‌ شایعات‌ زیادی‌ نیز پیچیده‌ است‌. مثلاص می‌گویند شهردار جدید تصمیم‌ دارد بر روی‌ تمامی‌ خطوط‌ عابر پیاده‌ تهران‌ پرچم‌ امریکا را نقاشی‌ کند. این‌ یک‌ شایعه‌ است‌ اما انتخاب‌ مردی‌ که‌ از او به‌ عنوان‌ یک‌ اصولگرای‌ رادیکال‌ نام‌ برده‌ می‌شود به‌ این‌ دست‌ شایعات‌ دامن‌ می‌زند. «او یک‌ انقلابی‌ است‌» ، «چهره‌ او آدم‌ را به‌ حال‌ و هوای‌ اوایل‌ انقلاب‌ سال‌ 1357 می‌برد»اینها را دوستانش‌ می‌گویند. اگرچه‌ انتخابات‌ 9 اسفند شورای‌ شهر تهران‌ شوک‌ جدی‌ را بر اصلاح‌طلبان‌ وارد کرد اما انتخاب‌ احمدی‌نژاد از چهره‌ های‌ رادیکال‌ محافظه‌کاران‌ به‌عنوان‌ شهردار تهران‌،برای‌ اصلاح‌طلبان‌ یک‌ فاجعه‌ بود. حتی‌ برای‌ نخبگان‌ محافظه‌کار نیز غیرقابل‌ باور. فاجعه‌یی‌ که‌ دولت‌ اصلاح‌طلب‌ خاتمی‌ نتوانست‌ آن‌ را برتابد و مردان‌ رییس‌جمهوری‌ را واداشت‌ برخلاف‌ معمول‌، شهردار تهران‌ را از حضور در جلسات‌ هیات‌ دولت‌ محروم‌ کنند،حرکتی‌ که‌ به‌ اعتقاد«پیرموذن‌» نماینده‌ اصلاح‌ طلب‌ مردم‌ اردبیل‌ در مجلس‌، برخلاف‌ شعار «زنده‌باد مخالف‌ من‌»رییس‌ جمهور خاتمی‌ است‌. پیر موذن‌ این‌ تصمیم‌ را آغاز شعار «مرده‌باد مخالف‌ من‌» از سوی‌ اصلاح‌طلبان‌ می‌داند. با آنکه‌ در گذشته‌ و حال‌ نیز حضور محافظه‌کاران‌ در اردوی‌ اصلاح‌طلبان‌ سابقه‌ داشته‌،مانند دری‌نجف‌آبادی‌ ، سعیدی‌کیا ، کلانتری‌،شریعتمداری‌ و ... (در کابینه‌ اصلاح‌طلبان‌) مشخا نیست‌ که‌ چرا حضور احمدی‌نژاد، اصلاح‌طلبان‌ را تا این‌ اندازه‌ ناخشنود کرده‌?که‌ حتی‌ در جلسه‌ معارفه‌ وقتی‌ آقای‌ شهردار همراه‌ با دو برادرش‌ که‌ این‌ روزها کار محافظت‌ از او را برعهده‌ گرفته‌اند،برای‌ سخنرانی‌ در جایگاه‌ قرار می‌گیرد، موسوی‌ لاری‌ وزیر ک شور جلسه‌ را ترک‌ می‌کند. البته‌ این‌ نخستین‌ بار نیست‌ که‌ شهردار جدید تهران‌ مورد اعتراض‌ قرار می‌گیرد. 5 سال‌ پیش‌ نیز وقتی‌ احمدی‌ نژاد به‌ عنوان‌ نخستین‌ استاندار استان‌ اردبیل‌ در هوای‌ سرد و مه‌ آلود ورزشگاه‌ بزرگ‌ شهر اردبیل‌ پشت‌ تریبون‌ قرار گرفت‌ و در ابتدای‌ سخنرانی‌اش‌ اعلام‌ کرد خاتمی‌ نمی‌آید، همه‌ با ناخشنودی‌ ورزشگاه‌ را ترک‌ کردند و او تنها ماند و فردای‌ آن‌ روز سرد ، مردم‌ یکصدا از خاتمی‌ استعفای‌ او را خواستار شده‌ و اعلام‌ کردند«خاتمی‌ رییس‌جمهور ماست‌، غریبانی‌ انتخاب‌ ماست‌.»این‌ اتفاق‌ بسرعت‌ روی‌ داد و به‌ گفته‌ مروجی‌ امام‌ جمعه‌ اردبیل‌ «مردی‌ که‌ کم‌حرف‌ می‌زند اما عمل‌ می‌کند»برکنار شد. «ش‌ ن‌»، یکی‌ از کارکنان‌ استانداری‌ اردبیل‌ می‌گوید: «احمدی‌نژاد آدم‌ متعهدی‌ بود و پس‌ از گذشت‌ 5 سال‌ از رفتنش‌ مردم‌ اردبیل‌ معتقدند او استاندار خوبی‌ بود. او توانست‌ طرحهای‌ بزرگی‌ مانند طرح‌ بزرگ‌ آب‌درمانی‌ سریین‌ سبلان‌ و ساخت‌ هتل‌ لاله‌ اردبیل‌ و ... را اجرا کند. تنها مساله‌ او این‌ بود که‌ در انتخابات‌ ریاست‌ جمهوری‌ جانب‌ ناطق‌ نوری‌ را گرفت‌.» با آنکه‌ موسوی‌ لاری‌ جلسه‌ را ترک‌ کرد،اما مردانی‌ چون‌ سردار رضایی‌،انصاری‌ ، دکتر مختار ،محسن‌ رضایی‌ و ... تا پایان‌ مراسم‌ معارفه‌ او را همراهی‌ کردند . حضور پررنگ‌ فرماندهان‌ سپاه‌پاسداران‌ انقلاب‌ اسلامی‌ اگرچه‌ می‌تواند یادآور دوران‌ حضور محمود احمدی‌نژاد همسنگر سابق‌ آنان‌ در جبهه‌های‌ جنگ‌ باشد،اما این‌ گمانه‌زنی‌ را قوت‌ بخشیده‌ است‌ ،گفته‌ می‌شود یکی‌ از مسوؤولان‌ بلند پایه‌ کشوری‌ از مسوؤولان‌ سپاه‌ پاسداران‌ خواسته‌ تا با تمرکز بخش‌ عمرانی‌ سپاه‌ در تهران‌،برای‌ جلب‌ رضایت‌ مردم‌ پایتخت‌ به‌ شهردار تهران‌ یاری‌ رسانند. تحلیلگران‌ سیاسی‌ این‌ گمانه‌ را زمینه‌یی‌ برای‌ فتح‌ مجلس‌ هفتم‌ از سوی‌ محافظه‌کاران‌ می‌دانند. اما به‌ نظر می‌رسد آنچه‌ اصلاح‌طلبان‌ و حتی‌ طیفی‌ از محافظه‌کاران‌ را سخت‌ بیمناک‌ کرده‌ است‌ علاوه‌ بر از دست‌ دادن‌ سکان‌ هدایت‌ پایتخت‌،قرار گرفتن‌ این‌ سکان‌ در دستان‌ مردی‌ است‌ که‌ به‌ اعتقاد دوستان‌ و مخالفانش‌ پس‌ از گذشت‌ 25سال‌ از پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ همچنان‌ در فضای‌ انقلابی‌ دهه‌ 50 بسر می‌برد. بازگشت‌ فالانژها او یک‌ فالانژ است‌. این‌ را یک‌ اصلاح‌طلب‌ می‌گوید. استکبارستیزی‌ و عدالت‌طلبی‌ در صدر آرمانهای‌ شهردار جدید تهران‌ قرار دارد . او معتقد است‌ «عدالت‌طلبی‌ زمینه‌ساز گسترش‌ ارزشها و آرمانهای‌ دیگر است‌. عدالت‌ اگر نباشد،اصلاص آزادی‌ مفهوم‌ پیدا نمی‌کند. امروز حفظ‌ استقلال‌ و دستیابی‌ به‌ استقلال‌ نهایی‌ و حقیقی‌ جز با محو نظام‌ سلطه‌امکانپذیر نیست‌. نظام‌ سلطه‌ به‌ سلطه‌ و چپاولگری‌ زنده‌ است‌. اگر این‌ شبکه‌ سلطه‌ یک‌ جایش‌ سوراخ‌ شود،ادبیات‌ و اصول‌ سلطه‌ به‌هم‌ می‌ریزد. اگر آزادی‌ مستمر می‌خواهیم‌،آزادی‌ حقیقی‌ در یک‌ مبارزه‌ مستمر است‌. اگر مردم‌سالاری‌ می‌خواهیم‌ لازمه‌اش‌ عدالت‌طلبی‌ است‌ . عدالت‌ اگر نباشد مردم‌سالاری‌ حرف‌ مفت‌ است‌.» شهردار تهران‌ معتقد است‌ آدمی‌ که‌ خودش‌ از درون‌ خودش‌ آزاد نباشد، نمی‌تواند آزادیخواه‌ باشد. او از هم‌ دوره‌هایش‌ مثال‌ می‌زند: «ما آدم‌ مدعی‌ زیاد داشتیم‌ که‌ در دوره‌ دانشجویی‌ فعال‌ بودند، پایشان‌ را می‌کوبیدند و داد می‌زدند، به‌ محض‌ اینکه‌ در پستی‌ قرار گرفتند آنچنان‌ اشرافی‌ شدند که‌ دیگرمردم‌ را محل‌ نمی‌گذاشتند، دنبال‌ ؤروت‌ و رانت‌ و هزار چیز دیگر بودند.» او اعلام‌ کرده‌ در مساجد حضور پیدا خواهد کرد و از نزدیک‌ با مردم‌ گفت‌و گو خواهد کرد، مسوولان‌ دانشگاه‌ نیز به‌ مناسبت‌ انتخاب‌ این‌ استادیار دانشگاه‌ در سردر دانشگاه‌ برایش‌ پلاکارد تبریک‌ نصب‌ کرده‌اند. دانشجویانش‌ می‌گویند از روزی‌ که‌ استادشان‌ از فرجام‌ به‌ بهشت‌ رفته‌ وضعیت‌ کلاس‌ها در هاله‌یی‌ از ابهام‌ فرو رفته‌. آنها آخرین‌ بار او را بر صفحه‌ تلویزیون‌ در حال‌ مصاحبه‌ با خبرنگاران‌ دیدند «او کاپشن‌ خاکی‌اش‌ را نپوشیده‌ بود». شهردار تهران‌ به‌ دانشجویانش‌ گفته‌ اگر کار خلافی‌ از کسی‌ سر زد باید دانشجویان‌ به‌ خیابان‌ آمده‌ و فریاد بزنند: «شما که‌ در دولت‌ هستید به‌ چه‌ حقی‌ از قبل‌ خبر دارید و همه‌ کارهایتان‌ را هم‌ کرده‌اید? گروهی‌ با یک‌ معادله‌ واهی‌ مثل‌ تراکم‌ که‌ صدها میلیارد تومان‌ را جابه‌جا می‌کنند و همه‌اش‌ می‌رود توی‌ جیب‌ یک‌ عده‌ خاص‌ که‌ نوعا سیاستمدار هم‌ هستند، خب‌ با این‌ پول‌ می‌توانند دهها رسانه‌ و روزنامه‌ و حزب‌ و شعار و رکن‌ چهارم‌ و هشتم‌ و همه‌ چیز درست‌ بکنند...اینجا باید در وهله‌ اول‌ دانشجو بیاید بیرون‌ فریاد بزند. بگوید آی‌ دولت‌! بخواهی‌ کوتاه‌ بیایی‌ از منافع‌ ما با ما طرف‌ هستی‌.» شهردار خاموش‌ است‌ اعضای‌ شورای‌ شهر تهران‌ که‌ تمامی‌ 15 عضو آن‌ را محافظه‌کاران‌ تشکیل‌ می‌دهند معتقدند شهردار انتخابی‌ آنان‌ به‌ هیچ‌ حزب‌ و یا جریان‌ خاصی‌ وابستگی‌ ندارد اما احمدی‌نژاد، شهردار تهران‌ در این‌ مورد تاکنون‌ اظهارنظری‌ نکرده‌ است‌، اگرچه‌ او خود می‌گوید: «اگر کسانی‌ هستند که‌ دوست‌ دارند عضو سیاسی‌ یا شعبه‌یی‌ از گروه‌های‌ سیاسی‌ باشند، باید وادار کنیم‌ این‌ تابلو را نصب‌ کنند» آیا آقای‌ شهردار تابلوی‌ خود را نصب‌ خواهد کرد.اگرچه‌ او معتقد است‌ بدون‌ تابلو هم‌ می‌توان‌ وابستگی‌ سیاسی‌ افراد را از ارتباط‌ آن‌ فرد که‌ به‌ کجاها وصل‌ است‌ فهمید، همچنین‌ از طریق‌ رفتار آن‌ فرد که‌ «کافی‌ است‌ پز یا جهت‌گیری‌ خاصی‌ را که‌ به‌ خودش‌ گرفته‌ تطبیق‌ بدهیم‌ با احزاب‌ مختلف‌، فوری‌ متوجه‌ می‌شویم‌ که‌ این‌ با کدام‌ حزب‌ هماهنگ‌ است‌.» به‌ اعتقاد تحلیلگران‌ سیاسی‌ سه‌ مشکل‌ بزرگ‌ پیش‌ روی‌ آقای‌ شهردار قرار دارد، همچون‌ شهرداران‌ پیشین‌أ «الویری‌» که‌ مجبور به‌ استعفا شد و «ملک‌ مدنی‌» که‌ در پی‌ انحلال‌ شورای‌ شهر تهران‌ از مقام‌ خود کنار گذارده‌ و هر دوی‌ آنان‌ مانند «غلامحسین‌ کرباسچی‌» شهردار اسبق‌ شهر تهران‌ سر از دادگاه‌ درآوردند.اعلمی‌ نماینده‌ اصلاح‌ طلب‌ مجلس‌ شورای‌ اسلامی‌ در مورد دلایل‌ سه‌ گانه‌ می‌گوید: شهردار تهران‌ مقبولیت‌ و پشتوانه‌ مردمی‌ ندارد، درآمد شهرداری‌ نیز متکی‌ به‌ مردم‌ و از طریق‌ دریافت‌ عوارض‌ است‌ و شهرداری‌ نیاز به‌ همکاری‌ و مشارکت‌ مردم‌ دارد. اگر احمدی‌نژاد نتواند مقبولیت‌ و پشتوانه‌ مردمی‌ به‌ دست‌ آورد با مشکل‌ مواجه‌ خواهد شد. دومین‌ مشکل‌ شهردار تهران‌ عدم‌ تعامل‌ مثبت‌ وی‌ با دولت‌ است‌، شهردار تهران‌ تفکراتش‌ سنخیتی‌ با دولت‌ و شخا رییس‌ جمهور ندارد و سومین‌ مشکل‌ تعامل‌ و ارتباط‌ با بدنه‌ شهرداری‌ است‌.شهردار 46 ساله‌ تهران‌ تمایلی‌ به‌ صحبت‌ کردن‌ ندارد و اعلام‌ کرده‌: «من‌ آمدم‌ کار کنم‌ و در طول‌ مدت‌ تصدی‌ خود به‌ هیچ‌ عنوان‌ حرف‌ نمی‌زنم‌.» تلفن‌ همراه‌ شخصی‌ احمدی‌نژاد (09112196107) و تلفن‌ همراه‌ آقای‌ شهردار (09132789158 ) خاموش‌ است‌، باید به‌ انتظار نشست‌. آیا تماس‌ برقرار خواهد شد.
از روز نامه اعتماد
نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] دوشنبه 12 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 07:22 ب.ظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد