لحظه های کاغذی

خسته ام از آرزوها آرزوهای شعاری
شوق پرواز مجازی بالهای استعاری

لحظه های کاغذی را روز و شب تکرار کردن
خاطرات بایگانی زندگی های اداری

آفتاب زرد و غمگین پله های رو به پایین
سقفهای سرد و سنگین آسمانهای اجاری

با نگاهی سرشکسته چشمهایی پینه بسته
خسته از درهای بسته خسته از چشم انتظاری

صندلی های خمیده میزهای صف کشیده
خنده های لب پریده گریه های اختیاری

عصر جدولهای خالی پارک های این حوالی
پرسه های بی خیالی نیمکتهای خماری

رونوشت روزها را روی هم سنجاق کردم:
شنبه های بی پناهی جمعه های بی قراری

عاقبت پرونده ام را با غبار آرزوها
خاک خواهد بست روزی باد خواهد برد باری
(قیصر امین پور)

ازلحظه های کاغذی
نظرات 2 + ارسال نظر
یاشار جمعه 9 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 02:14 ب.ظ http://www.ketab.blogsky.com

سلام .... حکایت این دنیا و مردمانش که همه خسته اند از تکرار و خود / به این تکرار یاری می کنند
پاینده باشی

علی جمعه 9 خرداد‌ماه سال 1382 ساعت 02:21 ب.ظ http://young.blogsky.com

سلام !‌ میانه این شعری که از اقای امین پور نوشته بودی خیلی قشنگ بود

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد