دکتر شریعتی
یکی از فلاسفه ی یونان به مرگ محکوم شده بود و خویشاوندی می گریست.
فیلسوف پرسید: چرا گریه می کنی؟
گفت : چون تورا بی گناه می کشند.
گفت : دوست داشتی گناهکارم بکشند؟ این چه گریه ای است، که برای من افتخار بزرگی است، که بی گناه کشته می شوم و اگر جز این بود و گناهکار کشته می شدم، که باید کشته می شدم!
این برای من امتیاز بزرگی است که دشمنم، دشمنی معصوم کش و بی گناه کش و ستمکار است. اگر دشمنم عادل و منطقی می بود و بر اساس حکم و حق و قضاوتی محکومم می کرد که برایم هیچ نمی ماند.
دکتر شریعتی تاریخ ادیان ج 2 ص 5
وبلاگتوخوند م قشنگ بود یعنی عالی بود دوباره به من سربزن
ساقیابده جا می زان شراب روحانی تادمی برا سایم زین حجاب ضلمانی
Ba salam va arze khaste nabshid bande site shoma ro dar linldoni khodam gozashtam khaheshmandam shoma ham dar sorat emkan baraye ertegha farhang internet bande ra be linkdoni khod ezafe konid web neveshtehaye ashkan : www.pasargadtec.com/weblog Email : info@pasargadtec.com and viliam_wallace@yahoo.com ashkan
سلام جالب بود امیدوارم موفق باشی
بیا پیشه ما بابای
only god can judge me
خیلی خیلی قشنگه افرین
سلام
قطعه جالبی از دکتر رو انتخاب کرده بودی .
ضمنا قالب وبلاگت هم خیلی زیباست .
به منم سر بزن
موفق باشی.
سلام . وبلاگ جالبی داری . اگر وقت کردی یه سری هم به ما بزن . خوشحال می شم . نظرتون درباره تبادل لینک چیه ؟در پناه حق
سلام عزیز من دوباره امدم امیدوارم منو شناخته باشی اکر توانستی به این سایت سر بزت hawarikrekar