لطیفه

شخص موقری در حال عبور از یک محله بود. بچه ای به او گفت؛ آقا! بی زحمت زنگ در این خانه را بزنید و آن شخص با وقار که فکر می کرد آنجا خانه آن کودک است و دستش به زنگ نمی رسد، زنگ در خانه را زد. در این هنگام، کودک به او گفت؛ خیلی عالی شد، حالا بدو بیا که باید فرار کنیم!! الان صاحب خونه سر می رسه!