در خزان هم می توان یاد بهاران در دل داشت




من کودک خش خش برگهای پاییزی، هم بازی سکوت هستم. سالها قبل هرگاه پاییز با خش خش برگهایش و با ساز بارانش و با سرود سرد بادش قدم در اتاق کوچک و پاییزی خیالم می گذاشت من خوشحال از تولد خویش و خوشحال از بزرگ شدن ام دست در دست خزان باغ می نهادم و همراه باد پاییزی به اوج احساس پاییزی خود می رسیدیم، اما امسال وقتی خزان آمد دلم گرفت. آه که این روزهای پاییزی چه دلگیراند! این روزها هرگاه گام برروی برگ های زیرپایم می گذارم خش خش برگها همچون تیری بر قلبم می نشیند. سالهای قبل اصلاً نمی دانستم که در اوج پاییز متولد شده ام اما هرگاه که به برگهای پاییز می نگرم به فکر فرو می روم، به سبزی برگ هایی می اندیشم که چگونه به دست زمانه به غارت رفته اند و به هیاهوی باغ می اندیشم که چگونه جای خود را به سکوتی سرد و سنگین داده است. آه این روزها چقدر سرد شده احساس گرم و آبیم.!
دیگر خسته ام، خسته از دست... حتی از دست پاییزی که عاشقانه دوستش دارم پاییز که رنگش اوج احساس است، پاییزی که می گویند فصل شاعران و عاشقان است پاییزی که عصرهایش نشان از دل کوچک و گرفته عاشقان منتظر دارد و آهنگی که باد، آهنگساز زمانه در بین برگ درختان پاییزی می نوازد نشان از آهنگ دل شکسته عاشقان مهدی(عج) دارد. همیشه حرفهای من ناتمام است حرفهای یک خزان زاده پاییزی. اما قسم به همان برگ افتاده که روزی سبزترین و بانشاط ترین برگ درختان باغ بود پاییز زیباترین فصل سال است پاییز حرفهای زیادی دارد با تویی که اهل بهاری با تویی که زاده تابستانی. گوش کن خش خش برگهایش و آهنگ بارانش را. گوش فراده می شنوی حدیث تمام عاشقان را وحدیث تمام عارفان را. بگذار ای زاده بهار، امروز که فصل من پاییززاده شده است برایت بگویم از شب های پرستاره پاییز، از آرام ترین شب های سال، از زیباترین شب های سال از آرامش شب های بلندش و از...
شاید تویی که زاده بهاری در این شب ها خفته باشی اما من زاده شب های زیبای پاییز عاشق ماه زیبا و ستاره های چشمک زن آسمان پاییزم. آسمانی با یک بغل چراغ چشمک زن و ابری که نقاشی عشق است. شب هایی که می شود با بال عاشقی تا خدا رفت. سوار بر مرکب خیال بر فراز کوهها از خزان باغ گذشت و به آزادگی رسید. پاییز آهنگ زیبای طبیعت، پاییز قاصد روزهای ابری، پاییز فصل سفر، فصل کوچ است. پاییز فصل رهگذرانی است که عاشق خش خش برگهای پاییزی اند. هرگاه پاییز گام در حیاط خانه می گذارد و نور زرد و کمرنگ خورشیدش از لای پنجره چوبی اتاق بر صورتم می نشیند و میهمان لحظه های تنهایی ام می شود، صدای جیک جیک پرنده هایی که بار سفر بسته اند به گوشم می رسد و قاصد روزهای باران می خواند.
چشم به راه بارانی می نشینم که غبار از دلم بشوید و تن خسته ام را مرحمی باشد.
در این فصل زرد و سرد و بی صدا می توان عاشقانه دلی بهاری داشت. مهم احساس است که تو داری. مهم دل بهاری توست. نه زردی پاییز یا خش خش برگهایش! بهتر آن است که نه تنها در اوج پاییز بلکه در اوج زمستان هم دلی به گرمی روزهای تابستانی و سرشار از طراوت بهاران داشته باشیم.

نظرات 16 + ارسال نظر
[ بدون نام ] سه‌شنبه 25 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 10:08 ق.ظ http://irdownload.co.sr

http://user.blogsky.com Sabte nam KONID TA BAZDED KONANDEGAN SIT SHOMA BALA RAVAD

[ بدون نام ] سه‌شنبه 25 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 10:08 ق.ظ

سینا سه‌شنبه 25 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 11:24 ق.ظ http://www.delsinario.blogspot.com

در این فصل زرد و سرد و بی صدا می توان عاشقانه دلی بهاری داشت...

موفق باشید.

مرتضی سه‌شنبه 25 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 01:00 ب.ظ http://loveyou.blogsky.com

سلام سایتت باحاله یه سر به من بزن من فقط از عشق می نویسم

مرتضی سه‌شنبه 25 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 01:04 ب.ظ http://loveyou.blogsky.com

عزیز من مطلب صدامتو با نام سایتت به سایتم اضافه کردم البته با اجازه شما

مرتضی سه‌شنبه 25 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 01:41 ب.ظ http://loveyou.blogsky.com

سلام از مطلب صدامت خوشم اومد مطلبتو با ذکر نام سایتت تو سایتم کپی کردم موفق باشی

صادق سه‌شنبه 25 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 03:27 ب.ظ http://sadeghkhan.blogsky.com

سلام
قالب جدید مبارک

تیگلاط سه‌شنبه 25 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 04:00 ب.ظ http://tiglath.persianblog.com

اول اینکه قالبت خیلی عالی بود.نوشتت هم از اون عالی تر.

مبین چهارشنبه 26 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 08:22 ق.ظ http://bayan.blogsky.com

سلام خیلی قالب ومتن شماعالی بود.راستی به من هم می گی چه جوری می تونم عکس توی وبلاگ بیارم؟

علیرضا چهارشنبه 26 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 09:20 ق.ظ http://alire3a.blogsky.com

این برگها خود ماییم و این پاییز سرنوشت ما
اینم به قلم یک زاده بهار

سینا چهارشنبه 26 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 12:55 ب.ظ http://delsinario.blogspot.com

آپدیت!!

اردلان چهارشنبه 26 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 02:41 ب.ظ http://ardalan235.persianblog.com

سلام به دوست گرامی و ارجمند ؛به لطف لینک شما در وبلاگ حرفهای لطیفه به این جا آمدم .از مطالب شما استفاده کردم .زیبا و بی ریا می نویسید. در اولین فرصت شما را به لیست دوستانم اضافه میکنم .پیروز باشید.

نابخشوده چهارشنبه 26 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 05:47 ب.ظ http://unforgiven-looser.blogsky.com

پاییز را بنگر تا روزهای عاشقان بی یار را ببو یی پاییز مقدمه سپیدی دلهای سیاه شده طرب تابستان است.

متن زیبا و بی نقصی بود؛ ضمنا لباس نو مبارک؛ به ما هم سر بزن تازه واردها به توجه شما بیشتر احتیاج دارند

[ بدون نام ] چهارشنبه 26 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 08:36 ب.ظ

سلام

سام چهارشنبه 26 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 09:32 ب.ظ http://bahareazady.blogspot.com

چه قالب قشنگی داری

امیرحسین جمعه 28 آذر‌ماه سال 1382 ساعت 08:33 ق.ظ http://www.sabzeSorkh.com

هو یا علی مدد

* امروز برای ظهور او چه کرده ایم *

چه روز ها که یک به یک غروب شد نیامدی *

چه اشکها که در گلو رسوب شد نیامدی *

خلیل آتشین سخن تبر به دوش بت شکن *

خدای ما دوباره سنگ و چوب شد نیامدی *

برای ما که خسته ایم و دل شکسته ایم نه ! *

ولی برای عده ای چه خوب شد نیامدی *

تمام طول هفته را در انتظار جمعه ام ! *

دوباره صبح ظهر نه غروب شد نیامدی *

برای ظهور کاری باید کرد از نوعی دیگر *

سلام بر شما نویسنده ی گرامی * مدت ۴ ماهیست که وبلاگ و سایتم را تعطیل کرده ام و امروز از قضا به بلاگ اسکای سر زدم و لینکهایی که تازه آپدیت شده بود را نگاه کردم که به وبلاگ شما برخوردم * جالب بود ولی انتظار کار بیشتر و وقت گذاری بیشتری می رود * همانچیز و چیزهای دیگری که به خاطرش سایت و وبلاگ خودم را تعطیل کردم و الان حسرت می خورم و منتظرم تا دگر باره بنویسم و به جمع صمیمی دوستان وبلاگ نویس بپیوندم * دعا بفرمائید که سخت محتاج دعای خوبانیم * ما نیز دعا گو هستیم * یا علی مدد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد